۱۳۹۲ تیر ۲۶, چهارشنبه

پیرامون زبان"بچه های جنوب شهر"را زبانی : "دوراز نزاکت و ادب

پیرامون زبان"بچه های جنوب شهر"را زبانی : "دوراز نزاکت و ادب.24 تیر-92
خلاصه شده مقاله ای  از مسعود نقره کار با پیشینه ی 16 آذری انشعابی از اکثریت ومستقل کنونی با عنوان زبان بچه های  بی نزاکت  از طریق ایمیل دریافت کردم  که ضرورت دیدم  پیش گفتاری بر آن بی افزایم  . چون آشکارا زبان هم طبقاتی و تبعیض  آمیز شده است . از سوی دیگر زبان تهی دستان هم چماقی علیه خودشان شده است . هم وجه تمایز وارزیابی  زبان فاخر بالا نشینان شده  است . در صورتیکه باید باشند کسانی که به یاد دارند از روزی که فیلم قیصر ساخته شد .خیلی سریع مد قیصری در بین نسل جوان  رایج شد . موهای کوتاه  سر  و کفش های نوک باریک پاشنه قرقره ای با دستمال ابریشم یزدی بر دست که گاهی هم پاشنه کفش خوابیده می شد و دگمه پیراهن تا سینه باز بود . البته بعداً در مورد  این بد آموزی یا رشد نوعی لمپنیسم  زنده یاد دکتر مصطفی رحیمی در کتاب جیبی نیم نگاه از زاویه دیگری با این فیلم بر خورد کرد زیرا وی توضیج داد چون دستگاه عدالت و قضاوت دادگستری مورد اعتماد مردم نیست . بنابراین قیصر برای گرفتن انتقام یا حق خواهی کردن مجبور شد خود وارد صحنه اقدام شود و از حق پایمال شده اش دفاع کند . از سوی دیگر خود شاهد بودم وقتی 15 مهر 57 تحصن سراسری معلمان  آموزش و پرورش شروع شد .بمرور سمت وسو صنفی و سیاسی و آنگاه سیاسی ومبارزاتی شد و دانش آموزان به معلمان پیوستند ودر تظاهرات وبحث های خیابانی حضور یافتند ودر پای میز کتاب حاضر شدند بطور باور ناکردنی دیدگاه های دانش آموزان تغییر کیفی کرد ورشد نمود و دانش آموزان دختر وپسراز تفریحات وسرگمی های سابق شان فاصله گرفتند و آشکارا گفتمانان شان تغییر یافته وبس کیفی شده بود    برای همین جذب فعالیت سیاسی سازمان های سیاسی شدند . البته خمینی و اعوان و انثارش هم متوجه شده بودند که اگر می خواهند حکومت کنند .می بایست هم مدارس هم دانشگاه ها و دانشجویان را کنترل کنند .برای همین به استقبال جنگ خانمانسوز موهبت الهی رفتند . البته قبل از آن در آموزش و پرورش  دست به پاک سازی زدند . سپس یورش سراسری به دانشجویان و دانشگاه ها در سراسر کشور شد  و زیر چتر انقلاب ضد فرهنگی 3 سال تعطیل شد . نتیجه این شد که روشنفکر  برج عاج نشین  وغیر مسئول و طلبکار بقول نقره کار می بایست زبان"بچه های جنوب شهر"را زبانی : "دوراز نزاکت و ادب، مستهجن، رکيک، پاخطی، دم گاراژی، سخيف، کوچه بازاری ، کوچه بيابونی، پارکی ، رُک ، عريان، شلخته و بی دروپيکر، بی پروا، گستاخ، هرزه نگارانه ، اروتيک .... زبان اراذل، اوباش و لات و لوت ها و بد‌دهنان."، و بالاخره در بسته بندی‌ای به ظاهرسياسی- نظری اما ساده انگارانه " لومپنيسم زبانی "  بخواند .بدون آنکه گفته شود اینگونه روشن فکر بازی و کامیونی اتهام زدن  موازی نقش   حاکمان شده است که اتهام اراذل واوباش وشرور و منحرف به پرورش یافتگان قربانیان شان می زنند و همسویی با وزارت فرهنگ سانسور تفتیش عقاید ارشاد اسلامی درر ایج کردن  چنین فرهنگ و گفتمان یا زبان جنوب شهری است که از طریق فیلم های سینمایی به خصوص جنگی وسریال های تلویزیونی  تزریق وترویج می شود.
زبان"بچه های جنوب شهر"را زبانی : "دوراز نزاکت و ادب، مستهجن، رکيک، پاخطی، دم گاراژی، سخيف، کوچه بازاری ، کوچه بيابونی، پارکی ، رُک ، عريان، شلخته و بی دروپيکر، بی پروا، گستاخ، هرزه نگارانه ، اروتيک .... زبان اراذل، اوباش و لات و لوت ها و بد‌دهنان."، و بالاخره در بسته بندی‌ای به ظاهرسياسی- نظری اما ساده انگارانه " لومپنيسم زبانی " خوانده اند. متاسفانه بسياری از کسانی که به طرد، نفی، تقبيح و تحقير زبانِ بخش بزرگی از مردمان پايتخت ميهنمان روی آورده اند و دادن نسبت‌های اشاره شده به اين زبان روا می‌دارند از اهالی سخن و قلم اند. اين افراد، که مدعی‌اند با پديده و مقوله‌ی زبان و فرهنگ سرو کار دارند و زبان را ذهن ودل مشغولی خود می دانند، می‌بايد چيستی اين زبان بدانند، و بفهمند که زبان بخشی يا جزئی از فرهنگ يک جامعه ، و ادبيات نيز آينه‌ی آن فرهنگ و جامعه است، آينه ای که ارزش های فرهنگی و اجتماعی آن جامعه باز می‌تاباند. کار اما به جائی رسيده که استفاده از زبان "بچه های جنوب شهر"، حتی در عرصه ی ادبيات داستانی و رمان رواج زبان بی نزاکت و بی ادبانه تلقی و معرفی می کنند. اين دست از اهالی سخن وقلم هنوز با خط کش و شاقول " مانيفست مابانه" به سراغ داستان کوتاه و رمان می آيند. اين دستور دهندگان از آينه می خواهند فقط چيزهائی( و زبانی) که اينان دوست می دارند و با معيارهای ارزشی شان خوانائی دارند برابرشان بنشاند. آينه اما گاه بازتابنده‌ی تصاوير مورد علاقه و بابِ ميل نخواهد بود، و اين خطای آينه نيست، اشکالی اگر درکار باشد در واقعيت بايد به جستجوی اش رفت! . متوليان زبان معيار، و زبان فخيم و فاخرو " مودبانه و تر و تميز"، زبان " جنوب شهری" را " شايسته و زيبنده‌ی تحصيلکرده ها و با فرهنگ ها" نمی دانند، و کاربرد چنين زبانی را نشانی ازبی فرهنگی و بی حرمتی به فارسی ای که شکر است وقندش به بنگاله برده شده، می پندارند. بعيد به نظر می رسد اين پاره‌های "فرهنگ عالی" که برآ نند" فرهنگ پست و فرو دست" حذف ذهنی کنند، ندانند علم و تفکر زبان شناختی به ويژه زبان شناسی اجتماعی ، و نيز ديدگاه های مختلف در باره‌ی زبان دراين امر که زبان پديده ای متنوع و رنگارنگ است، بيش از امور ديگر توافق نظر دارند، تنوع و رنگارنگیِ رنگين کمانی که رنگ ها از شرايط خانوادگی ، اجتماعی (فرهنگی ، اقتصادی ، دينی و...) می گيرد.زبان‌شناسی اجتماعی (Sociolinguistics) در بررسی ها و کنکاش هائی روشمندانه و قابل اتکا تاثيرجامعه و محيط زيست برزبان و شکل دهی مُدل ها و ويژگی های متفاوت، و تاثير و تاثر زبان و جامعه را بر يکديگر نشان داده است. اين تاثير گذاری ها گاه در ابعادی ست که نوع زبان، تفاوت‌ اجتماعی بازمی تاباند و در تقسيم بندی‌هایِ اجتماعی افراد و گروه های اجتماعی ايفای نقش می کنند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر